علم حضوری موثر در ادراک حسی و لوازم معرفت‌شناختی آن از دیدگاه حکمت متعالیه

Authors

Abstract:

هنگام ادراک حسی دو مرحله اتفاق می­افتد، یکی تاثیرپذیری عضو حسی و دیگری ادراکِ نفس است مرحله اول مادی و مرحله دوم مجرد است. براساس اتحاد نفس و بدن، نفس به تأثراتِ مادی که در اعضای حسی واقع می­شود علم دارد و این علم، از سنخِ علم حضوری است برخی از شارحین حکمت متعالیه همچون علامه طباطبائی و شهید مطهری به این دیدگاه گرایش دارند از لوازم معرفت­شناختی این نظریه، توانایی بر تبیین علتِ پیدایش برخی از خطاهای حس است همچنین این دیدگاه، بنایی معرفتی در جهت دفاع از نظریه واقع­گرایی غیرمستقیم در ارتباط با متعلق ادراک حسی می­باشد که بزرگان حکمت اسلامی بدان گرایش دارند. پذیرش حضوری بودن علم به تأثرِ مادیِ عضو حسی، با قول به حصولی بودن ادراک حسی قابل جمع است. ابن­سینا و صدرا قائل به حصولی بودن ادراک حسی­اند، در نقطه­ی مقابل سهروردی و سبزواری قائل به حضوری بودن آنند. طبق دیدگاه اخیر، نفس خودِ خارج را می­یابد، بنابراین عدمِ تطابق ادراک با خارج متصور نیست این در حالی است که هنگام مواجهه ابزار حسی با خارج، در برخی موارد صورتِ­ غیرمطابق با واقع بر نفس پدیدار می­گردد، در نتیجه نمی­توان قائل به حضوری بودن ادراک حسی شد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تبیین ادراک عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه

ملاصدرا ادراک عقلی را با سه رویکرد تبیین نموده است: رویکرد اول مشاهدۀ صورت های عقلی از دور است. در این رویکرد، آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه و وجودات عقلی می باشد. رویکرد دوم در تبیین ادراک عقلی رویکرد اتحاد با عقل فعال است. در این تبیین، نفس انسانی با عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می گردد. در رویکرد سوم، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فناء بالله به حقیقت ...

full text

علم حضوری در جسم و امور جسمانی در حکمت متعالیه

هدف از نگارش رساله حاضر این است که نشان دهد، عالمیت و معلومیت در جسم تحقق دارد یا خیر، صدرالمتألهین فیلسوفی است که در مکتب فلسفی خود نظریات دو گانه ای درباره عالمیت جسم و امور جسمانی بیان کرده است. او در جاهایی جسم را فاقد علم می داند که نه متعلق علم واقع می شود و نه خود، عالم است و در مواضعی خلاف این را می گوید؛ و معتقد است از آنجا که علم با وجود مساوق است هر موجودی از جمله جسم نیز بهره ای از ...

بررسی نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی»، در معرفت شناسی حکمت متعالیه

«علم» در حکمت متعالیه مساوق با وجود انگاشته می‌شود. تحلیل علم در پرتو تفسیری وجودی از آن، سبب ارائۀ ویژگی‌هایی خاص برای دو گونۀ علم حصولی و علم حضوری در معرفت‌شناسی حکمت متعالیه می‌گردد. مسئلۀ پژوهش جاری، تبیین نسبت علم حصولی و حضوری با «توجیه معرفتی» و مشخص نمودن حیطۀ جریان توجیه معرفتی در دو گونۀ مذکور از معرفت است. رهیافت به‌دست آمده که با روی‌آوردی تحلیلی‌ـ‌منطقی در عبارات صدرالمتألهین حاصل...

full text

شناخت حضوری در مادیات از منظر حکمت متعالیه

مسئله شناخت و به دنبال آن شناخت حضوری، از اهم مسائلی است که اساساً در دو حوزه هستی‎شناختی و معرفت‏شناختی از آن سخن به میان رفته است. پیگیری شناخت حضوری در امور مادی به تبع آموزه‏های دینی مرتبط با این موضوع، انگیزه حکمای اسلامی را در پرداخت به این مسئله افزون‎تر نموده است؛ چه اینکه شناخت حضوری به امور مادی علی‌رغم پراکندگی و غیبت اجزای آن، به دقت و اهمیت ای...

full text

جهان‌های ممکن انضمامی و نقد آن از دیدگاه حکمت متعالیه

ظهور مفهوم جهان‌های ممکن در فلسفه‌ی تحلیلی معاصر و تأثیر فراوان آن در غلبه بر تشکیک تجربه‌گرایی جدید مبنی بر نفی منطق وجهی، به مباحث فراوانی پیرامون ماهیت این مفهوم منجر شده است. عده‌ای از فلاسفه جهان‌های ممکن را اموری انتزاعی و چونان وضعیت ممکن امورِ همین جهان واقعی قلمداد کرده‌اند. در مقابل، برخی دیگر از فلاسفه که چهره‌ی برجسته‌ی آن‌ها دیوید لویس است با اتخاذ روی‌کردی که از آن تعبیر به نام‌گرا...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 10  issue 2

pages  121- 141

publication date 2020-02-20

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023